روان شناسی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان و راهبردهاي مقابله
توضیحات فایل:
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان و راهبردهاي مقابله
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 70
رویکردهای علمي در روان شناسي، در طي 20 سال گذشته، بيشتر بر رويكرد كاهش گرايي[1] تكيه داشتهاند. به همين لحاظ در حوزههاي مختلف از جمله در حوزه هيجانات نظريهپردازان بر جنبههاي خاصي از ويژگيهاي يك پديده متمركز بوده و آن را مورد تحليل و بررسي قرار ميدهند. ازاين رو توافق كمي در وجود معيارهاي لازم وكافي در تعريف هيجانات و تنظیم آن وجود دارد (هولودينسكاي[2] و فرد ماير [3]، 2006 ). بطور کلی سه پارادیم[4] و یا رویکرد اصلی در حوزه هيجانات وجود دارد. 1) پارادایم ساختار گرایی[5]: در این دیدگاه هیجان به عنوان یک وضعیت روانشناختی دیده میشود و به اشکال مختلف هیجان و تمایز آنها از یکدیگر و دیگر وضعیتهای روانشناختی توجه میشود. هیجان یک واکنش به عوامل علی مختص هر هیجان میباشد. 2) پارادایم کارکردگرایان[6]: در این دیدگاه هیجان به عنوان یک کارکرد روانشناختی مطرح میشود و طی فرآیندهای ارزیابیهای مرتبط با انگیرههای فردی حاصل میشود. 3) پارادایم فرهنگی-اجتماعی[7]: به اعتقاد این پارادایم برانگیختگی هیجانات و رشد الگوهای مقابلهای به عنوان یک کارکرد، وابسته به تجارب شخصی نیست بلکه بیان، شکل، و کارکرد هیجانات حاصل زمینههای فرهنگی- اجتماعی است. در واقع هیجان به عنوان یک کارکرد روانشناختی ساختن گرایی دیده میشود. از این رو بر پایه پارادایمهای مذکور، هیجان و تنظیم هیجان به اشکال مختلفی تعریف میشود(هولودينسكاي و فرد ماير،2006). از این رو برخي بر جنبههاي فيزيولوژيكي هيجان تمركز داشتهاند و از اين رو آن را به عنوان تغييرحالت فيزيولوژيكي، به عنوان مثال تغيير در منطقه گيجگاهي [8]تعريف كرده اند. و برخي در قالب اشكال مختلف بياني و يا تغييراتي درتجارب احساسي[9] تعريف نمودهاند (جيمز[10]، 1984 ؛ فريجا ، 1986). گروهي ديگر معتقدند كه عناصر شناختي مهمترين ويژگي براي تعريف هيجان به حساب مي آيند (لازوارس، 1991). به اعتقاد ايزارد [11](1990) والدن [12]و اسميت (1997) هيجان را نميتوان صرفاْ يك پيامد دانست؛ بلكه هيجان فرآيندي است كه در مرحله نهايي آن سطحي پديدار ميشود كه شخص آن را به شكل هيجان تجربه ميكند. به اعتقاد كاگان (1994 ) هيجان الگويي است كه شامل يك برانگيختي سريع، تغيير در توان و نوع رفتارها، ارزيابيهاي شناختي،و تغيير در بيان ذهني احساسات ميباشد. به بيان ديگر، هيجان فرآيندي است كه در برگيرنده اعمال و يا رفتارهاي مختلفي ميباشد. روتنبرگ و گراس (2003؛ به نقل از گراس و تامپسون، 2007 ) نيز بيان ميكنند كه هيجان شامل پاسخها ي هماهنگ فرد در برخورد با محركهايي است كه تهديدي جدي براي بقاي فرد محسوب مي شوند. كه در اين شرايط موجود زنده تمام ظرفيتهاي سازگاري فيزیولوژيكي، شناختي و رفتاري را به كار مي گيرد.
به اعتقاد برخي از محققان تنظيم هيجان معمولا ً به فرآيندهاي تنظيمي، سازگاري، ويا تعديلي يك يا چند جنبه از تجربيات يا پاسخهاي هيجاني گفته ميشود (كمپوز[13] و استرنبرگ[14]، 1981 ؛ گراس، 1988؛ به نقل از گراس و تامپسون،2007). به اعتقاد گراس(1998) تنظيم هيجان تغييرات همزمان مرتبط با يكديگر در سيستمهاي فيزيولوژيكي، رفتاري، وفرايندهاي شناختي را در برميگيرد. تنظيم هيجان همچنين مي تواند مربوط به فرآيندهاي پايين به بالا بطور مثال،ادراك و يا فرآيندهاي بالا به پايين شامل ارزيابيهاي شناختي و كنترل دروني بر توجه باشد.
ديدگاه ديگر در تنظيم هيجان، هيجان و سيستمهاي شناختي را يكپارچه مي بيند و معتقداست هيجان و تنظيم آن حاصل ارزيابيهاي شناختي است (لازاروس، 1991).
در اين راستا به نظر ميرسد جامعترين تعريف از تنظيم هيجان را تامپسون (1991 ) ارائه كرده است. وي (1991) تنظيم هيجان را چنين تعريف ميكند: «همه فرآیندهای درونی و بیرونی[15] که عهده دار نظارت، ارزشیابی، و اصلاح واکنشهای عاطفی، خصوصاً شدت و ویژگیهای آنها بوده تا از اين طريق فرد بتواند به اهداف خود دست یابد» (ص 27).
مطابق با چنین تعریفی، تنظیم هيجان شامل گستره ای از فرآیندها و مکانیزمهای تنظیمی از قبیل تنظیم هيجان توسط خود فرد در مقابل تنظیم هيجان توسط دیگران، تنظیم زیستی، اجتماعی، و رفتاری و یا فرآیندهای نا هوشیار و یا هوشیار شناختی می باشد. به عنوان مثال در روش زیستی و فیزیولوژیکی با افزایش ضربان قلب، فشار خون، عرق کردن و یا ديگر حالتهایی که با برانگیختگی هيجاني همراه می باشد، خود تنظیمی هيجاني صورت می گیرد. روش اجتماعی تنظیم هيجان شامل جستجوی حمایت اجتماعی و برقراری روابط بین شخصی می باشد. همچنين مطابق با اين تعريف هيجانات می توانند بوسیله گستره ای از فرآیندهای شناختی غیر هوشیار از قبیل فرآیندهای توجه انتخابی، تحریف حافظه، انکار و یا فرافکنی و یا فرآیندهای هوشیار شناختی از جلمه سر زنش خود یا دیگران، تفکر زیاد درباره موقعیت و یا فاجعه آمیز دانستن آن مدیریت شوند. البته چنین توصیفی از تنظيم هيجانات اگر چه به لحاظ نظری رهگشا می باشد، اما لحاظ نمودن ابعاد مختلف در فرآیند تنظیم هيجانات، انجام مطالعات تجربي و كاربردي را بسیار دشوار و پیچیده می نمايد.
يكي از عمدهترين بحثهاي مطرح در خصوص عملياتي نمودن تنظيم هيجانات، آن است كه تا چه حد به فرآيندهاي هوشيار و تلاش شناختي در تعريف اين سازه توجه شود. برخي از نظريهپردازان صرفاْ بر جنبههايي از تنظيم هيجانات كه نيازمند هوشياري و كنترل شناختي است تأكييد دارند(آيزنبرگ و همكاران ،2002؛ گراس، 1998؛ لازاروس،1991 (و برخي ديگر به شكلهايي از تنظيم هيجانات كه بينياز از كنترل هشيار است توجه نمودهاند(گراس،1998(. به اعتقاد برخي از نظريهپردازان اين واقعيت نيز وجود دارد كه تكرار تنظيم هيجانات بصورت فعاليتهاي هوشيار در حضور محركهاي ويژهاي، منجر به بكارگيري راهبردهاي خودبهخودي و غير هوشيار تنظيم هيجان در حضور چنين محركهايي ميشود (برق[16] و چارترند[17]، 1999؛ جكسون و همكاران،2003؛ به نقل از گراس و تامپسون، 2007).
عليرغم وجود اختلاف در رويكردهاي نظري موجود يك توافق كلي وجود دارد مبني براينكه هيجانات داراي دو جنبه مهم میباشند: 1 ) شكل [18] و 2 )كار كرد [19].
جنبه شكلي هيجانات بر انواع شاخصهايي كه میتوانند براي شناسايي يك هيجان مورد استفاده قرار گيرند، دلالت دارد. جنبهي كاركردي هيجانات بر انواع كاركردهاي هيجانات در فعاليتها مختلف انسان كه در تعامل با ديگر كاركردها از قبيل ادراك، حافظه، و يا انگيزش و شناخت ميباشند؛ توجه و تأكيد دارد. در خصوص كاركرد هيجانات، اين ساختاركل، تنظيم فعاليت فردي[20] است (فريجا، 1986 ؛ لازاروس، 1991). مطابق با چنين ديدگاهي هيجانات به عنوان نشانه اي ميان انگيزههاي شخصي و عوامل مرتبط محيطي ارتباط برقراركرده و منجر به فعال شدن زنجيره اي از اعمال در راستاي چنين انگيزههايي ميشود ( كامپوز[21]و كامپوز و بارت [22]، 1989). به عبارتي انسانها در هر لحظه از زمان داراي دغدغهها[23]، انگيزهها، و اهداف شخصي بوده كه تلاش ميكنند در تعامل با محيط به آنها دست يابند. مطابق با رويكرد "سيستم تنظيمي فعاليت"،زمانيكه محركهاي بيروني ويا دروني مانع دستيابي به اين اهداف و انگيزههاي اصلي مي شوند، ارزيابيهاي فرد منجر به ظهور و بروز هيجانات خاصي ميشود. به عنوان مثال بر طبق نظر مالاتستا[24] و ويلسون[25]، (1988 ) عصبانيت حاصل چنين ارزيابي شناختي است كه دستيابي به يك هدف مهم ناممكن شده است. از طرفي چنين ارزيابيهايي منجر به يكسري آمادگيهايي درسيستم عصبي خود مختار نيز جهت مقابله با شرايط موجود ميشود و فرآيندهاي روان شناختي متعددي همچون ادراك، شناخت، حافظه، هيجانات، و انگيزش دريك سيستم دروني مرتبط با يكديگر به هدف تنظيم فعاليتها شكل مي گيرد (فريجا، 1986).
[1]-Reductionist
[2]-Holodynsky
[3]-Fried Myer
[4]- Paradigm
[5]- Structuralist
[6]-Functionalist
[7]- Socio-Cultural
[8]-Peripheral
[9]-Feeling State
[10]- James
[11]-Izard
[12]-Walden
[13]- Compose
[14]-Sternberg
[15]- Cicchetti
[16]-Bargh
[17]- Chartrand
[18]- From
[19]- Function
[20]- Activity Regulation
[21]-Compose
[22]- Barrett
[23]- Concern
[24]-Malatesta
[25]- Willson
فهرست مطالب
هیجان، تنظيم هيجان، و نظریه های هیجان
هیجان ، تنظيم هيجان و سازههاي مشابه
مقابله
مدلها و راهبردهاي مقابله
عامل حفاظتي ساختاری فردي: باورهاي انگيزشي و اسنادهاي علّي
عامل حفاظتي ساختاری خانوادگي : دلبستگي
عامل حفاظتي ساختاری مدرسه: جو تعاملي معلم- دانشآموز
پیشینه تحقیق
منابع
30,000 تومان
پروداک فایل
تسهیل در دسترسی به فایل مورد نظر در فروشگاه های فایل دارای نماد اعتماد الکترونیکیجستجو و دریافت سریع هر نوع فایل شامل: دانشگاهی: مقاله، تحقیق، گزارش کارآموزی، بررسی، نظری، مبانی نظری آموزشی و تدریسی: پاورپوینت، فایل، پروژه، درسنامه، طرح درس روزانه، درس پژوهی، یادگیری، آموزش، معلم، دانشآموزان، سناریوی آموزشی، بکآپ کودک. فناوری و دیجیتال: دانلود، بکآپ، ppt، اتوکد، قابل ویرایش، حسابداری، سامسونگ دیجیتال، pdf. روانشناسی و علوم تربیتی: پاورپوینت، طرح درس نویسی هنری و طراحی: معماری، عکاسی، وکتور، طراحی سایر: تم تولد، بکآپ تولد، ابتدایی، خرید دانلود رایگان، اصول، کورل، بکآپ آتلیه