اهداف سیاسی آمریكا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر

اهداف سیاسی آمریكا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر

مقدمه:
دوماه بیش از حوادث یازده سپتامبر، حسنین هیكل، روزنامه نگار و روشنفكر مصری، از گزارش مستند گروه جمهوریخواه بر كاخ سفید پرده برداشت: وی هدف اصلی آنان را این گونه بیان كرد «جهانیان باید سروری آمریكا بر عالم را بپذیرند و آمریكا نیز با ابزارهای خاص خود باید در این زمینه گام بردارد ولی لازم نیست این هدف در قالب اعلامیه های رسمی و موضعگیری های سیاسی ابراز شود.»
بر اسا این گزارش، دیك چینی مامور ساماندهی پنج گروه مطالعاتی می شود تا رهبر آینده ایالات متحده را تنظیم كند. در تعریف عملیاتی طرح راهبردی مزبور آمده است كه آمریكا بریا حفظ برتری سیاسی، اقتصادی و نظامی خونین، نباید خود را به پیمانها و معاهدات موجود محدود كند، بلكه فقط باید بر اساس منافع خود تصمیم گیری كند. كلینتون به دلیل فقدان مشروعیت اخلاقی، ناچار بود برای كسب مشروعیت در قالب پیمانهای بین المللی عمل كند. ولی جمهوری خواهان چنین مشكلی ندارند. بر این اساس امریكا باید سایت های خود را در قالب مناطق و نه دولت ها تعریف كند و برای حفظ تدابیر منطقه ای خود می تواند به دولت های مخالف حمله كند. آمریكا نباید به طور علنی و در شعارهای اعلامی، خود را رئیس عالم بنامد، زیرا این امر مشكلات زیادی را برای اایلات متحده به وجود می آورد، اما در عمل باید همین سیاست رهبری جهانی را پیگیری كند.
در بخش دیگری از توصیه های گروه راهبردی، این عبارت به طور صریح ذكر شده است: لزوم بازداشتن ایران از دستیابی به تسلیحات راهبردی و ضرورت اقدام برای سرنگونی حكومت انقلاب اسلامی، در توصیه هفتم، این نبرد در قالب روش شماره یك تكمیل می شود تشویق به ایجاد تغییر در ایران از راههای سیاسی از داخل ممكن است. ولی تغییر در عراق باید از طریق حمله نظامی خارجی، كودتا یا انقلاب داخلی باشد.
گزارش داهبردی مزبور خط مشی كلی ایالات منحده را در نحولات اخیر نشان میدهد و بوش از حوادث یازده سپتامبر به عنوان فرصتی برای اجرای پروژه گروه تحقیقاتی دیك چینی استفاده كرده است.
بنابراین، شواهد نشان می دهد كه آمریكا به دنبال ریاست بر عالم است و برای كسب این هدف حق حیات و آرامش انسان ها و حقوقی همچون استقلال و حاكمیت دولت ها را به رسمیت نمی شناسد. علاوه بر آن مشاهده یم شود كه بوش و دیگر یاران او در پیشبرد راهبرد خود، از شعارهای انسان دوستانه بر مبنای مدرنیته استفاده می كنند، ولی در عمل همان راهی را می روند كه هیتلر رفت و به این ترتیب، در صدد هستند كه به اقتدار جهانی دست یابند.
تلاش امریكا برای استلا بر جهان و از میدان به در كردن رقبای گذشته و حال با سیاست هائی همچون میلیتاریستی كردن روابط بین المللی و فرافكنی مشكلات حاصل از ركود اقتصادی ایالات متحده اعمال می شود.
در بهمن ماه سال 1380، 60 روشنفكر امریكائی با ارسال نامه ای برای جرج دبلیو بوش از عملیات نظامی او به بهانه مقابله با تروریسم حمایت كردند. اقدام مزبور مبین این واقعیت است كه ایالات متحده آمریكا آخرین ابزارها و امكانات خود را برای آغاز جنگی فراگیر با هدف هژمونی بر جهان به كار گرفته است. بر این اساس می توان مبانی و ریشه های توسعه و ژزمونی طلبی ایالات متحده آمریكا را در افكار روشنفكران و البته به قدرذت در واشنگتن ردیابی كرد.
فوكویاما در تحلیل تاریخی پایان تاریخ و آخرین انسان، تلاش كرده بود كه توجیهات لازم را بریا سیاست های مداخله جوبانه آمریكا فراهم آورد. بهخ اعتقاد او، گرچه دیكتاتورهای چپ و راست فرو پاشیده اند، ولی دموكراسی لیبرال تنها آرمان سیاسی منسجمی است كه مناطق و فرهنگ های مختلف جهان را به هم پویند میدهد و انقلاب لیبرال در اندیشه اقتصادی همیشه با تحول به سوی آزادی سیاسی در سراسر دنیا همراه بوده است. هانتینگتون و فوكویاما دنباله رو راست جدید و افراطی گرایاتنی هستند كه از دهه 1980، با هدف احیای ارزشهای سنتی آمریكا و بازسازی ساختار قدرت آن كشور در نظام بین المللی، به عرصه سیاست و حكومت آمریكا پیوند خورده اند و فارغ از حاكمیت جمهوری خواهان یا دموكرات ها در كاخ سفید، اهداف خود را دنبال می كنند. یازده سپتامبر و حوادث بعد از آن. بهن ویژه مخالفت گسترده دیگر كشورها با سیاست یكجانبه گرایانه آمریكا، بوش و گروه سیاسی – نظامی او را به طراحی راهبردی بلند مدت واداشت كه در قالب آن، فروپاشی هژمونی آمریكا به تعویق بیفتد و ابتكار عمل سیاسی جهان بار دیگر به كاخ سفید بازگردد. برای این هدف راهبردی چند مرحله ای اتخلذ شد كه هر مرحله، امكانات، هزینه ها و موانع خاص خود را دارد. ورود به ماجرا از طریق سیاست فراگیر تبلیغاتی (بمباران خبر و تحلیل) صورت می گیرد، كه گستره آن از داخل آمریكا تا اقصی نقاط جهان (به ویژه كشورهای هدف) را در بر خواهد گرفت.
پس از توان ظنامی برای تحمیل سیاست ها و خواسته های سیاسی استفاده می شود. بطور خلاصه اوایل ماه سپتامبر دولت آمریكا، و هیئت حاكمه آن، نه تنها از لحاظ داخلی دست به گریبان ركود اقتصادی، بلكه از جیث سیاسی نیز سخت زیر محاصره بود و اعتراض های كارگری و دانشجوئی و اقلیت های نژادی به ویژه سیاهان و لاتین ها در حال اوج گیری بودند. از لحاظ بین المللی نیز هژمونی آمریكا زیر سؤال رفته بود و نزدیك ترین دوستان او یعنی كشورهای اروپائی و كانادا راه مستقل خود را در پیش گرفته بودند و از دولت آمریكا سخت انتقاد می كردند.
با چنین پیش زمینه هائی ذهنی می توان درك كرد كه فاجعه یازده سپتامبر 2001 از لحاظ سیاسی چه مائده آسمانی در راستای دستیابی به اهداف سیاسی خود در مناطق مختلف دنیا قرار داد.

فهرست:
مقدمه:
گفتار اول: تسلط بر ذخایر نفتی منطقه خلیج فارس
گفتار دوم: حمایت از امنیت رژیم اسرائیل و تثبیت آن
گفتار سوم: حمایت از روند صلح اعراب و اسرائیل
گفتار چهارم: ایجاد دگرگونی و براندازیهای نظامهای دیكتاتور
1-ایران
الف- ایجاد شكاف در داخل ایران
ب-ادعای بن بست نظام
ج-زمینه سازی برای حمله به ایران
2-عراق
الف-اهداف سیاسی
ب-اهداف اقتصادی
ج-كاهش هزینه های حضور آمریكا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس