علوم انسانی

مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی

مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی   توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش) همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق توضیحات نظری کامل در مورد متغیر رفرنس نویسی و پاورقی دقیق
76 تعداد صفحات
docx فرمت
121 کیلو بایت حجم فایل
36,000 تومان قیمت فایل
فایل با عنوان مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی با تعداد 76 صفحه در دسته بندی علوم انسانی با حجم 121 کیلو بایت و قیمت 36000 تومان و فرمت فایل docx با توضیحات مختصر مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی   توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش) همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق توضیحات نظری کامل در مورد متغیر رفرنس نویسی و پاورقی دقیق ...و عنوان انگلیسی Theoretical foundations of obsessive-compulsive disorder, the relationship between religion and obsessive-compulsive disorder, religious-moral obsession را می توانید هم اکنون دانلود و استفاده نمایید
مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی

توضیحات فایل:

مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی

 

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری

 

1-2 اختلال وسواس فکری - عملی    15
   1-1-2 پدیدارشناسی اختلال وسواس فكری - عملی    15
     1-1-1-2 ملاك‌های تشخیصی    16
     2-1-1-2 مطالعات شیوع‌شناختی    17
     3-1-1-2 سیر و پیش‌آگهی    19
     4-1-1-2 الگوی علائم    19
   2-1-2 رویكردهای شناختی به اختلال وسواس فكری - عملی    22
     1-2-1-2 دیدگاه شناختی – رفتاری سالكووسكیس    23
     2-2-1-2 دیدگاه شناختی راچمن درباره OCD    25
   3-1-2 مفهوم ادغام فکر و عمل (TAF)    27
     1-3-1-2 ارتباط ادغام فکر و عمل و وسواس فکری – عملی    28
   4-1-2 حوزه‌های اصلی شناخت‌های مرتبط با وسواس فکری – عملی    30
     1-4-1-2 مسئولیت‌پذیری افراطی    33
     2-4-1-2 اهمیت افکار    35
     3-4-1-2 اهمیت کنترل افکار    38
     4-4-1-2 کمال‌گرایی    41
     5-4-1-2 ارزیابی بیش از حد تهدید    45
     6-4-1-2 ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت    47
2-2 رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری - عملی    49
   1-2-2 پژوهش‌هایی که نشان‌دهنده رابطه مثبت بین مذهب و OCD هستند    49
   2-2-2 پژوهش‌هایی که حاکی از عدم وجود رابطه میان OCD و مذهب هستند    53
   3-2-2 دلایل احتمالی ناهماهنگی‌های موجود در ادبیات پژوهشی در خصوص ارتباط مذهب و OCD    55
3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی    56
   1-3-2 شیوع‌شناسی    57
   2-3-2 پدیدارشناسی وسواس مذهبی - اخلاقی    58
   3-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی در اسلام    60
   4-3-2 تفاوت رفتار مذهبی سالم با وسواس مذهبی – اخلاقی    61
   5-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی و نشانه‌های وسواس فکری – عملی    63
   6-3-2 وسواس مذهبی ـ اخلاقی و حوزهٔ شناخت‌های مرتبط با وسواس فکری - عملی    66
     1-6-3-2 دیدگاه شناختی – رفتاری سالکووسکیس    66
     2-6-3-2 دیدگاه اخلاقی‌سازی روزین    67
     3-6-3-2 دیدگاه شناختی راچمن    69
     4-6-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی و سبک‌های شناختی مرتبط با وسواس فکری - عملی: ادبیات پژوهشی    71
4-2 نتیجه‌گیری   



1-2 اختلال وسواس فکری عملی
1-1-2 پدیدارشناسی اختلال وسواس فكری - عملی
اختلال وسواس فكری – عملی یكی از انواع اختلالات اضطرابی است كه با وجود فكر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف می‌شود. افكار وسواسی عبارتند از افكار، تكانه‌ها یا تصاویر ذهنی تكراری و مقاوم كه زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند. آنها فقط نگرانی‌های ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص می‌كوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود كنار بزند یا آنها را با فكر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دست‌ها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تكراری كه شخص احساس می‌كند در پاسخ به افكار وسواسی یا مطابقت با اصولی كه فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یك اتفاق یا رویداد ترسناك طرح‌ریزی می‌شوند. با این حال این اعمال رابطه‌ای واقع‌گرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشكارا افراطی هستند.
افكار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یكدیگر ظاهر نمی‌شوند. 50 درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افكار وسواسی)، و 32 درصد آنها تنها دارای افكار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) می‌باشند (ولكووتیز   وهمكاران، 2000، به نقل از راچمن ، 2002). بروز این وسواس‌ها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب می‌شود.
 آن دسته از افراد مبتلا كه نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی می‌نامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیك  OCD نامیده می‌شوند. در واقع، بینش به بیماری یكی از ملاك‌های اصلی تشخیص OCD شمرده می‌شود (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2000). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملكرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیك OCD    نسبت به اختلال خود بینش اندكی دارند و آن را بیمارگونه نمی‌دانند. از دیگر ویژگی‌های این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در كاركردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا - توبیاس  و نظیر اغلو ، 1997).
1-1-1-2 ملاك‌های تشخیصی
بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV- TR)، ملاك‌های تشخیصی برای اختلال وسواس فكری – عملی به شرح زیر است (به نقل از سادوک  و سادوک ،2007):
-A وجود فکر وسواسی (obsession) یا عمل وسواسی (compulsion): فکر وسواسی، بطوری که با (1)، (2)، (3) و (4) تعیین می‌شوند:
(1) افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص، مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند.
(2) افکار، تکانه‌ها و تصاویر ذهنی فقط نگرانی ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نمی‌باشند.
(3) شخص می‌کوشد این افکار یا تکانه‌ها را نادیده گرفته یا از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با عمل یا فکری دیگر خنثی نماید.
(4) شخص واقف است که افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی وسواسی حاصل خود او هستند (و مثل "تزریق افکار" از خارج تحمیل نمی‌شوند).
اعمال وسواسی، بطوری که با (1) و (2) تعیین می‌شوند:
1)    رفتارها (مثل شستن دست‌ها، منظم کردن و وارسی) و اعمال ذهنی  (مثل دعا، شمارش، تکرار کلمات به آرامی) تکراری که شخص احساس می‌کند در پاسخ به افکار وسواسی، یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنها است، مجبور است آنها را انجام دهد.
2)    رفتارها یا اعمال ذهنی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفا یا رویداد ترسناک طرح‌ریزی می‌شود؛ معهذا این رفتارها یا اعمال ذهنی رابطه‌‌ای واقعگرایانه با آنچه قرار داشت خنثی شده یا پیشگیری شود ندارد، یا آشکارا افراطی هستند.
-B زمانی در طول اختلال، شخص به افراطی یا غیرمنطقی بودن افکار و اعمال وسواسی وقوف پیدا کرده است. توجه: این موضوع در مورد کودکان ممکن است صدق نکند.
-C افکار و اعمال وسواسی ناراحتی شدید ایجاد می‌کنند؛ وقت‌گیر هستند (بیش از یک ساعت در روز وقت می‌گیرند)؛ یا بطور قابل ملاحظه در برنامه‌های معمول، عملکرد شغلی، یا فعالیت‌های اجتماعی و روابط با دیگران تداخل می‌نمایند.
-D اگر یک اختلال محور I دیگر وجود داشته باشد، محتوی افکار و اعمال وسواسی محدود به آن نیست (مثل اشتغال ذهنی با غذا در اختلال خوردن، کندن مو در تریکوتیلومانیا، نگرانی در مورد ظاهر در اختلال بدریختی بدن؛ اشتغال ذهنی با داروها در اختلال مصرف مواد؛ اشتغال ذهنی با ابتلاء به یک بیماری جدی در خودبیمارانگاری؛ اشتغال ذهنی ذهنی با انگیزه‌ها و تخیلات جنسی در زمینه یک پارافیلیا، یا نشخوار ذهنی با احساس گناه در صورت وجود اختلال افسردگی اساسی).
-E ناشی از تأثیر مستقیم یک ماده (مثل داروهای نسخه شده یا مورد سوء مصرف) یا یک اختلال طبی عمومی نمی‌باشد.
مشخص نمایید، با بینش ضعیف: اگر، در قسمت عمده دوره اخیر، شخص افراطی یا غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی را تشخیص نمی‌دهد.
2-1-1-2 مطالعات شیوع‌شناختی
ارقام گزارش شده در مورد میزان شیوع اختلال وسواس فكرس – عملی بسیار متفاوتند. از علل این ناهمگونی می‌توان به جمعیت‌های مورد مطالعه با ویژگی‌های متفاوت و روش های پژوهش و ابزارهای سنجش ناهمسان اشاره كرد.
مطالعاتی كه در بین سال های 1997 تا 2004 و با استفاده از ابزار مصاحبه تشخیصی تركیبی بین‌المللی  انجام شده‌اند، میزان شیوع اختلال وسواس فكری – عملی را 4 درصد تا 1/3 درصد گزارش نموده‌اند، در حالی كه بررسی‌های انجام شده با استفاده از مقیاس اختلال عاطفی و اسكیزوفرنی ، این رقم را بر اساس ملاك‌های DSM-III 7 درصد و بر اساس ملاك‌های DSM-III، 8/1 درصد گزارش نموده‌اند (فونته‌نله ، مندلویز ، و ورسیانی ، 2006).
بر طبق DSM-IV شیوع این اختلال در طول عمر و در جمعیت كلی 3 تا 2 درصد است. برخی پژوهشگران تخمین می‌زنند كه میزان شیوع اختلال وسواس فكری – عملی در جمعیت بالینی به حدود 10 درصد می‌رسد (سادوك¬¬¬ و سادوك،2007). در ایران، شیوع این اختلال در جمعیت كلی 8/1 درصد تخمین زده شده است (شمس و همكاران، 1386).
افراد به طور متوسط در سن 20 سالگی به اختلال وسواس فكری مبتلا می‌شوند، اگرچه سن شروع در مردان كمی پایین‌تر (حدود 19 سال) از زنان  (حدود 22 سال) است. شروع علائم پس از 35 سالگی شیوع كمتری دارد و 15درصد موارد را در برمی‌گیرد در حالی كه دو سوم بیماران شروع علائم خود را پیش از 25 سالگی تجربه می‌كنند (سادوك و سادوك،2007).
سابقه چهل ساله مطالعات شیوع‌شناختی حاكی از آن است كه در بزرگسالان، میزان شیوع این اختلال در میان مردان و زنان یكسان است (نظیر اغلو، یاریورا - توبیاس و لملی  و همكاران، 1994؛ به نقل از نظیر اغلو و یاریورا - توبیاس، 1997). با این حال در جمعیت ایرانی، میزان شیوع در دو جنس متفاوت بوده و 7درصد در مردان و 8/2 درصد در زنان گزارش شده است (شمس و همكاران، 1386). در این خصوص، بررسی‌های بیشتر در جمعیت ایرانی، الزامی است.
به طور كلی، تعداد مبتلایان به اختلال وسواس فكری – عملی در میان افراد مجرد بیشتر از متعهلان است، كه این موضوع می‌تواند بیانگر آن باشد كه افراد مبتلا، در شروع‌کردن و حفظ ارتباطات صمیمانه دچار مشكل هستند.
در افراد مجرد، تعداد مبتلایان مذكر به طور معناداری بیشتر از مبتلایان مونث است. نرخ ازدواج در افراد مونث مبتلا به اختلال وسواس فكری – عملی با افراد مونث جمعیت كلی برابر است (یاریورا – توبیاس، نظیر اغلو، 1997).
3-1-1-2 سیر و پیش‌آگهی
در بالای 50 درصد موارد، شروع اختلال به صورت حاد بوده و در 50 تا 70درصد درصد موارد در پی یك حادثه استرس‌زا مانند مسائل جنسی یا مرگ نزدیكان است (سادوك و سادوك،2007). در یك مطالعه، در زنان دارای فرزند، بروز اختلال در دوران بارداری، و در زنان بدون فرزند، بروز در دوران بلوغ گزارش شده است (نظیر اغلو، آنمون  و یاریورا – توبیاس، 1992؛ به نقل از یاریورا – توبیاس و نظیر اغلو، 1997). سیر اختلال معمولا مزمن بوده، در برخی دارای نوسان و در برخی دیگر ثابت است (سادوك و سادوك،2007). 30 تا 20 درصد مبتلایان به بهبودی چشمگیر دست می‌یابند و 50 تا 40 درصد نیز بهبودی متوسط پیدا می‌كنند، در حالی كه 40 تا 20 درصد بیماران، اختلال بدون تغییر و یا پیشرونده است (سادوك و سادك،2007).
4-1-1-2 الگوی علائم
این اختلال در نسخه بازنگری شده راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی به دو نوع وسواس فكری و وسواس‌های عملی تقسیم شده است. با این وجود پژوهشگران معتقدند كه اختلال وسواس فكری – عملی به انواع فرعی همگن قابل تقسیم است، به این صورت كه آن دسته از نشانه‌هایی كه در تحلیلی عاملی دارای بار مشابه بوده و یا بر طبق یافته‌های عصبی – روانشناختی، دارای پایه‌های عصب‌شناختی یكسان باشند، قابل جایگیری در گروه‌های همگن هستند. بر این اساس، گروه‌های فرعی عمده توسط سادوك و سادوك (2007) به صورت زیر تعریف شده‌اند.
1-    آلودگی: شایع‌ترین الگوی وسواسی است كه عبارت است از ترس، نفرت یا شرم نسبت به شیئی فرضا آلوده كه با شستشو یا اجتناب اجباری از آن شیء همراه است.
2-    تردید بیمارگونه: معمولا در رابطه با خطر یا یك خشونت است (مانند فراموش كردن شیر گاز) و با عمل وسواسی كردن همراه است.
3-    افكار وسواس‌گونه مزاحم: كه معمولا تكراری و در مورد اعمال جنسی یا پرخاشگرانه است و فرد مبتلا در مورد آن شرم دارد. این افكار، معمولا اعمال وسواسی را به دنبال ندارند.
4-    تقارن: نیاز وسواس‌گونه به تقادن و دقت كه معمولا به كندی وسواسی می‌انجامد.



1-2 اختلال وسواس فکری - عملی    15
   1-1-2 پدیدارشناسی اختلال وسواس فكری - عملی    15
     1-1-1-2 ملاك‌های تشخیصی    16
     2-1-1-2 مطالعات شیوع‌شناختی    17
     3-1-1-2 سیر و پیش‌آگهی    19
     4-1-1-2 الگوی علائم    19
   2-1-2 رویكردهای شناختی به اختلال وسواس فكری - عملی    22
     1-2-1-2 دیدگاه شناختی – رفتاری سالكووسكیس    23
     2-2-1-2 دیدگاه شناختی راچمن درباره OCD    25
   3-1-2 مفهوم ادغام فکر و عمل (TAF)    27
     1-3-1-2 ارتباط ادغام فکر و عمل و وسواس فکری – عملی    28
   4-1-2 حوزه‌های اصلی شناخت‌های مرتبط با وسواس فکری – عملی    30
     1-4-1-2 مسئولیت‌پذیری افراطی    33
     2-4-1-2 اهمیت افکار    35
     3-4-1-2 اهمیت کنترل افکار    38
     4-4-1-2 کمال‌گرایی    41
     5-4-1-2 ارزیابی بیش از حد تهدید    45
     6-4-1-2 ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت    47
2-2 رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری - عملی    49
   1-2-2 پژوهش‌هایی که نشان‌دهنده رابطه مثبت بین مذهب و OCD هستند    49
   2-2-2 پژوهش‌هایی که حاکی از عدم وجود رابطه میان OCD و مذهب هستند    53
   3-2-2 دلایل احتمالی ناهماهنگی‌های موجود در ادبیات پژوهشی در خصوص ارتباط مذهب و OCD    55
3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی    56
   1-3-2 شیوع‌شناسی    57
   2-3-2 پدیدارشناسی وسواس مذهبی - اخلاقی    58
   3-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی در اسلام    60
   4-3-2 تفاوت رفتار مذهبی سالم با وسواس مذهبی – اخلاقی    61
   5-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی و نشانه‌های وسواس فکری – عملی    63
   6-3-2 وسواس مذهبی ـ اخلاقی و حوزهٔ شناخت‌های مرتبط با وسواس فکری - عملی    66
     1-6-3-2 دیدگاه شناختی – رفتاری سالکووسکیس    66
     2-6-3-2 دیدگاه اخلاقی‌سازی روزین    67
     3-6-3-2 دیدگاه شناختی راچمن    69
     4-6-3-2 وسواس مذهبی – اخلاقی و سبک‌های شناختی مرتبط با وسواس فکری - عملی: ادبیات پژوهشی    71
4-2 نتیجه‌گیری    


مبانی نظری اختلال وسواس فکری – عملی, رابطه میان مذهب و اختلال وسواس فکری – عملی, وسواس مذهبی – اخلاقی
1-2 اختلال وسواس فکری عملی
1-1-2 پدیدارشناسی اختلال وسواس فكری - عملی
اختلال وسواس فكری – عملی یكی از انواع اختلالات اضطرابی است كه با وجود فكر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف می‌شود. افكار وسواسی عبارتند از افكار، تكانه‌ها یا تصاویر ذهنی تكراری و مقاوم كه زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند. آنها فقط نگرانی‌های ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص می‌كوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود كنار بزند یا آنها را با فكر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دست‌ها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تكراری كه شخص احساس می‌كند در پاسخ به افكار وسواسی یا مطابقت با اصولی كه فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یك اتفاق یا رویداد ترسناك طرح‌ریزی می‌شوند. با این حال این اعمال رابطه‌ای واقع‌گرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشكارا افراطی هستند.
افكار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یكدیگر ظاهر نمی‌شوند. 50 درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افكار وسواسی)، و 32 درصد آنها تنها دارای افكار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) می‌باشند (ولكووتیز   وهمكاران، 2000، به نقل از راچمن ، 2002). بروز این وسواس‌ها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب می‌شود.
 آن دسته از افراد مبتلا كه نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی می‌نامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیك  OCD نامیده می‌شوند. در واقع، بینش به بیماری یكی از ملاك‌های اصلی تشخیص OCD شمرده می‌شود (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2000). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملكرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیك OCD    نسبت به اختلال خود بینش اندكی دارند و آن را بیمارگونه نمی‌دانند. از دیگر ویژگی‌های این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در كاركردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا - توبیاس  و نظیر اغلو ، 1997).
1-1-1-2 ملاك‌های تشخیصی
بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV- TR)، ملاك‌های تشخیصی برای اختلال وسواس فكری – عملی به شرح زیر است (به نقل از سادوک  و سادوک ،2007):
-A وجود فکر وسواسی (obsession) یا عمل وسواسی (compulsion): فکر وسواسی، بطوری که با (1)، (2)، (3) و (4) تعیین می‌شوند:
(1) افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص، مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند.
(2) افکار، تکانه‌ها و تصاویر ذهنی فقط نگرانی ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نمی‌باشند.
(3) شخص می‌کوشد این افکار یا تکانه‌ها را نادیده گرفته یا از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با عمل یا فکری دیگر خنثی نماید.
(4) شخص واقف است که افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی وسواسی حاصل خود او هستند (و مثل "تزریق افکار" از خارج تحمیل نمی‌شوند).
اعمال وسواسی، بطوری که با (1) و (2) تعیین می‌شوند:
1)    رفتارها (مثل شستن دست‌ها، منظم کردن و وارسی) و اعمال ذهنی  (مثل دعا، شمارش، تکرار کلمات به آرامی) تکراری که شخص احساس می‌کند در پاسخ به افکار وسواسی، یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنها است، مجبور است آنها را انجام دهد.
2)    رفتارها یا اعمال ذهنی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفا یا رویداد ترسناک طرح‌ریزی می‌شود؛ معهذا این رفتارها یا اعمال ذهنی رابطه‌‌ای واقعگرایانه با آنچه قرار داشت خنثی شده یا پیشگیری شود ندارد، یا آشکارا افراطی هستند.
-B زمانی در طول اختلال، شخص به افراطی یا غیرمنطقی بودن افکار و اعمال وسواسی وقوف پیدا کرده است. توجه: این موضوع در مورد کودکان ممکن است صدق نکند.
-C افکار و اعمال وسواسی ناراحتی شدید ایجاد می‌کنند؛ وقت‌گیر هستند (بیش از یک ساعت در روز وقت می‌گیرند)؛ یا بطور قابل ملاحظه در برنامه‌های معمول، عملکرد شغلی، یا فعالیت‌های اجتماعی و روابط با دیگران تداخل می‌نمایند.
-D اگر یک اختلال محور I دیگر وجود داشته باشد، محتوی افکار و اعمال وسواسی محدود به آن نیست (مثل اشتغال ذهنی با غذا در اختلال خوردن، کندن مو در تریکوتیلومانیا، نگرانی در مورد ظاهر در اختلال بدریختی بدن؛ اشتغال ذهنی با داروها در اختلال مصرف مواد؛ اشتغال ذهنی با ابتلاء به یک بیماری جدی در خودبیمارانگاری؛ اشتغال ذهنی ذهنی با انگیزه‌ها و تخیلات جنسی در زمینه یک پارافیلیا، یا نشخوار ذهنی با احساس گناه در صورت وجود اختلال افسردگی اساسی).
-E ناشی از تأثیر مستقیم یک ماده (مثل داروهای نسخه شده یا مورد سوء مصرف) یا یک اختلال طبی عمومی نمی‌باشد.
مشخص نمایید، با بینش ضعیف: اگر، در قسمت عمده دوره اخیر، شخص افراطی یا غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی را تشخیص نمی‌دهد.
2-1-1-2 مطالعات شیوع‌شناختی
ارقام گزارش شده در مورد میزان شیوع اختلال وسواس فكرس – عملی بسیار متفاوتند. از علل این ناهمگونی می‌توان به جمعیت‌های مورد مطالعه با ویژگی‌های متفاوت و روش های پژوهش و ابزارهای سنجش ناهمسان اشاره كرد.
مطالعاتی كه در بین سال های 1997 تا 2004 و با استفاده از ابزار مصاحبه تشخیصی تركیبی بین‌المللی  انجام شده‌اند، میزان شیوع اختلال وسواس فكری – عملی را 4 درصد تا 1/3 درصد گزارش نموده‌اند، در حالی كه بررسی‌های انجام شده با استفاده از مقیاس اختلال عاطفی و اسكیزوفرنی ، این رقم را بر اساس ملاك‌های DSM-III 7 درصد و بر اساس ملاك‌های DSM-III، 8/1 درصد گزارش نموده‌اند (فونته‌نله ، مندلویز ، و ورسیانی ، 2006).
بر طبق DSM-IV شیوع این اختلال در طول عمر و در جمعیت كلی 3 تا 2 درصد است. برخی پژوهشگران تخمین می‌زنند كه میزان شیوع اختلال وسواس فكری – عملی در جمعیت بالینی به حدود 10 درصد می‌رسد (سادوك¬¬¬ و سادوك،2007). در ایران، شیوع این اختلال در جمعیت كلی 8/1 درصد تخمین زده شده است (شمس و همكاران، 1386).
افراد به طور متوسط در سن 20 سالگی به اختلال وسواس فكری مبتلا می‌شوند، اگرچه سن شروع در مردان كمی پایین‌تر (حدود 19 سال) از زنان  (حدود 22 سال) است. شروع علائم پس از 35 سالگی شیوع كمتری دارد و 15درصد موارد را در برمی‌گیرد در حالی كه دو سوم بیماران شروع علائم خود را پیش از 25 سالگی تجربه می‌كنند (سادوك و سادوك،2007).
سابقه چهل ساله مطالعات شیوع‌شناختی حاكی از آن است كه در بزرگسالان، میزان شیوع این اختلال در میان مردان و زنان یكسان است (نظیر اغلو، یاریورا - توبیاس و لملی  و همكاران، 1994؛ به نقل از نظیر اغلو و یاریورا - توبیاس، 1997). با این حال در جمعیت ایرانی، میزان شیوع در دو جنس متفاوت بوده و 7درصد در مردان و 8/2 درصد در زنان گزارش شده است (شمس و همكاران، 1386). در این خصوص، بررسی‌های بیشتر در جمعیت ایرانی، الزامی است.
به طور كلی، تعداد مبتلایان به اختلال وسواس فكری – عملی در میان افراد مجرد بیشتر از متعهلان است، كه این موضوع می‌تواند بیانگر آن باشد كه افراد مبتلا، در شروع‌کردن و حفظ ارتباطات صمیمانه دچار مشكل هستند.
در افراد مجرد، تعداد مبتلایان مذكر به طور معناداری بیشتر از مبتلایان مونث است. نرخ ازدواج در افراد مونث مبتلا به اختلال وسواس فكری – عملی با افراد مونث جمعیت كلی برابر است (یاریورا – توبیاس، نظیر اغلو، 1997).
3-1-1-2 سیر و پیش‌آگهی
در بالای 50 درصد موارد، شروع اختلال به صورت حاد بوده و در 50 تا 70درصد درصد موارد در پی یك حادثه استرس‌زا مانند مسائل جنسی یا مرگ نزدیكان است (سادوك و سادوك،2007). در یك مطالعه، در زنان دارای فرزند، بروز اختلال در دوران بارداری، و در زنان بدون فرزند، بروز در دوران بلوغ گزارش شده است (نظیر اغلو، آنمون  و یاریورا – توبیاس، 1992؛ به نقل از یاریورا – توبیاس و نظیر اغلو، 1997). سیر اختلال معمولا مزمن بوده، در برخی دارای نوسان و در برخی دیگر ثابت است (سادوك و سادوك،2007). 30 تا 20 درصد مبتلایان به بهبودی چشمگیر دست می‌یابند و 50 تا 40 درصد نیز بهبودی متوسط پیدا می‌كنند، در حالی كه 40 تا 20 درصد بیماران، اختلال بدون تغییر و یا پیشرونده است (سادوك و سادك،2007).
4-1-1-2 الگوی علائم
این اختلال در نسخه بازنگری شده راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی به دو نوع وسواس فكری و وسواس‌های عملی تقسیم شده است. با این وجود پژوهشگران معتقدند كه اختلال وسواس فكری – عملی به انواع فرعی همگن قابل تقسیم است، به این صورت كه آن دسته از نشانه‌هایی كه در تحلیلی عاملی دارای بار مشابه بوده و یا بر طبق یافته‌های عصبی – روانشناختی، دارای پایه‌های عصب‌شناختی یكسان باشند، قابل جایگیری در گروه‌های همگن هستند. بر این اساس، گروه‌های فرعی عمده توسط سادوك و سادوك (2007) به صورت زیر تعریف شده‌اند.
1-    آلودگی: شایع‌ترین الگوی وسواسی است كه عبارت است از ترس، نفرت یا شرم نسبت به شیئی فرضا آلوده كه با شستشو یا اجتناب اجباری از آن شیء همراه است.
2-    تردید بیمارگونه: معمولا در رابطه با خطر یا یك خشونت است (مانند فراموش كردن شیر گاز) و با عمل وسواسی كردن همراه است.
3-    افكار وسواس‌گونه مزاحم: كه معمولا تكراری و در مورد اعمال جنسی یا پرخاشگرانه است و فرد مبتلا در مورد آن شرم دارد. این افكار، معمولا اعمال وسواسی را به دنبال ندارند.
4-    تقارن: نیاز وسواس‌گونه به تقادن و دقت كه معمولا به كندی وسواسی می‌انجامد.

پروداک فایل

تسهیل در دسترسی به فایل مورد نظر در فروشگاه های فایل دارای نماد اعتماد الکترونیکی

جستجو و دریافت سریع هر نوع فایل شامل: دانشگاهی: مقاله، تحقیق، گزارش کارآموزی، بررسی، نظری، مبانی نظری آموزشی و تدریسی: پاورپوینت، فایل، پروژه، درس‌نامه، طرح درس روزانه، درس پژوهی، یادگیری، آموزش، معلم، دانش‌آموزان، سناریوی آموزشی، بک‌آپ کودک. فناوری و دیجیتال: دانلود، بک‌آپ، ppt، اتوکد، قابل ویرایش، حسابداری، سامسونگ دیجیتال، pdf. روان‌شناسی و علوم تربیتی: پاورپوینت، طرح درس نویسی هنری و طراحی: معماری، عکاسی، وکتور، طراحی سایر: تم تولد، بک‌آپ تولد، ابتدایی، خرید دانلود رایگان، اصول، کورل، بک‌آپ آتلیه پروداک فایل