دانلود تحقیق میراث زن وشوهر 19 ص

فرمت فایل : ورد  

قسمتی از محتوی فایل

تعداد صفحات : 17 صفحه

میراث زن وشوهر زن و شوهر هم از هم دیگر ارث می برند.
اگرچه دخول صورت نگرفته باشدو جمع می شوند با جمیع ورثه در صورتی كه خالی از موانع باشد (كفرو.
.
.
) در هر صورت از یكدیگر ارث می برند.
مگر در مریض، آن درصوتی است كه مرد درحال مریض بودن بازن ازدواج كرده، مرد اززن ارث نمی بردو زن هم از مرد ارث نمی برد.
مگراینكه آن مرداز آن بیماری رهایی یابد و یا دخول به زن كند.
دراین صورت از یكدیگر ارث می برند، اگرچه شوهر پیش از دخول بمیرد.
اقوال ظاهر عبارت منصف آن است كه زن عین درختان میوه دار و غیر آن را وارث می برد چون شهید اینها را از ارث زن استثنا نكرد و لذا در عموم ارث باقی می ماند، زیرا هرچه از مستثنی منه بیرون باشد(زمین و آلات ساختمانی) از عین آنها ارث می برد مثل غیر آنها .
واین یكی از اقوال درمساله.
بلكه از منصف چنین نظری دور است و معروف بین فقهای متاخرین و نزد خودمنصف است كه محروم است.
زن از عین درختان مثل بناها نه قیمت آنها بلكه از قیمت آنها ارث می برد.
و ممكن است حمل كنیم آلات رابر آنچه كه شامل درختان هم می شود.
ظاهراً در مورد بناها فرقی میان بنایی كه برای سكونت ساخته شده و بنایی كه برای مصالح و اغراض دیگر مثل آسیا، حمام و اتاق روغن گیر زیتون یا كنجد یا آب انگور تهیه می شود.
اصطبل و طویله و غیر اینها وجود ندارد.
چون عنوان بنا بر همه اینها شامل می شود.
اگر چه دراین موارد عنوان«باع»كه در بسیاری ازروایات آمده است، داخل نمی شود، چون رباع جمع ربع است به معنای خانه.
اگر میت دوتا زوجه داشته باشد.
فرق ندارد روایات زیادی در این باب است كه میان زن با فرزند و بدون فرزند فرقی نمی گذارد، بلكه حاكی ازآن است كه مشتركاً آنها در محرومیت امور یاد شده و گروهی هم این را پدیرفته اند.
تعلیلی كه روایت آورده این است ترس از اینكه زن درخانه و زمینی كه به ورثه می رسد، كسی را وارد كند( شوهر دیگری) كه آنها از(وارث) او كرامت دارند كه هردو محروم شدن اشتراك دارند، ولی این تعلیل در مورد زن بدون فرزند قوی تر است اما دلیل كه منصف و دیگران بیان كردن كه میان زن بافرزند و بدون فرزند را فرق گذاشته اندو این فرق درروایت اذینه (اسم یك شخص) كه مقطوع است و این ضعیف تر ازآن است كه بتواند روایات زیاد كه درمیان آنها هم صحیح وجود دارد و هم حسن تخصیص بزند.
واگر بتواند تخصیص بزند موارد یاد شده باید كمتر ازارث زوجه باشد.
درصورتی كه این روایات اذینه دلالت بر محرومیت كلی زن بدون فرزند داردو شاید تقلیل از تخصیص آیه سزاواتر باشد وآن اینكه بگوییم فقط بر محرومیت زن بدون فرزند دلالت دارد، نه بر محرومیت زنی كه دارای فرزند می باشد و این قول اولی است.
مردی كه چهار زن دارد و به همین دلیل بعضی كه مثل ابن اوریس قائل به قرعه هستند، برای اینكه قرعه برای هر امری است كه مشتبهه یا مشتبهه در ظاهر ولی فی نفسه معلوم است و زن مثل آنجاست كه فی نفسه معلوم وارث نمی باشد، یكی ازآن چهار زن هر كدام كه به قرعه خارج شدن ازارث محروم می شود و نصیب زوجیت
یا
بین زوجها به صورت مساوی تقسیم می گردد.
برای اینكه مفروض انقضاء عده زن مطلقه است كه