یادداشت های ممنوعه برداشت های وارونه

میوه" ممنوع" را مزه ای است
که باغ های "مشروع" را به سخره می گیرد.
چه لذیذ لمیده است در "پوسته"
دانه ای که وظیفه اش "فروبسته ".
از اشعار امیلی دیکنسون
هر چه بیشتر چیزهای ممنوعه داشته باشیدمردم
 کمتر پرهیزگارخواهند بود.
هرچه بیشتراسلحه داشته باشی،
مردم کمتر در امان خواهند بود.
هرچه بیشتر یارانه داشته باشی،
مردم کمتر متکی
 به خود خواهند بود.
لائو تزو

بنا براین استاد می گوید:
من قانون را راها می کنم و مردم راستگو می شوند
من اقتصاد را رها می کنم و مردم ، مرفه خواهند شد
من تعصبات را رها میکنم و مردم ، آرامش پیدا می کنند
من همه ی خواسته هایم را به خاطر رسیدن به
خوبی کنار می گذارم و خوبی مانند
علف ، معمولی ورایج می شود.
لائو تزو  تا ئو ته چینگ
بزرگ شدن ممنوع
کودک پر است ، و بزرگ سال تهی
ژان نورانسیه
بشر همیشه کمتر از گذشته خویش بالغ می شود.
تار کو فسکی
بزرگ شدن ممنوع:
روزگاری به زبان گل ها سخن  می گفتیم
حرف های کرم پروانه را می فهمیدم
و در رختخواب با پروانه ها درد دل می کردم
روزگاری سوال جیرجیرک را می شنیدم و پاسخ می دادم
با هر دانه ی برفی که بر خاک می افتاد و جان می داد ، گریه می کردم .
روزگاری به زبان گل ها سخن می گفتم
دیدی چگونه آن روز ها رفتند؟
چگونه آن روز ها رفتند؟
شل سیلور استاین ،به نقل از کتاب
بزرگ شدن ممنوع:
لائو تزو می گوید:
اگر می خواهی کامل شوید بگذار ناکامل باشی ، اگر می خواهی پر شوی بگذار خالی باشی
بزرگ شدن ممنوع:
هلوسیوس فیلسوف ژرف اندیش:
این درست است که ما بزرگ سالان بیش از کودکان می دانیم ، اما این به معنای آن نیست که بهتر و درست تر از آنها
می دانیم.