کتاب با ارزش ثروتمند ترین مرد بابل اثر جورج اس کلاسون

معرفی کتاب ثروتمندترین مرد بابل: رازهای موفقیت پیشینیان

کتاب ثروتمندترین مرد بابل نوشته ی جورج سمیوئل کلاسون، حدود یک قرن پس از نوشته شدن، همچنان یکی از آثار کلاسیک درباره ی راه های کسب ثروت است. این اثر روان شناختی که الهام بخش موفقیت افراد زیادی در جهان بوده، مجموعه ای از داستان های واقعی را در برمی گیرد که با زبانی ساده و صریح، و به منظور ایجاد بینش درست برای کسب پول، حفظ ثروت و نحوه ی سرمایه گذاری نوشته شده است. در این کتاب دلایل مشکلات مالی افراد و جوامع مورد بررسی قرار می گیرد و راهکارهای عملی و تجربی ساده ای برای رفع آنها پیشنهاد می شود.

درباره ی کتاب ثروتمندترین مرد بابل

بابل ثروتمندترین شهر دوران باستان بود و شهروندانش نیز پولدارترین ساکنان زمان خود به شمار می رفتند. بابلی ها ارزش پول را می دانستند و برای کسب ثروت، پس انداز و سرمایه گذاری در جهت خلق درآمد بیش تر، از قوانین اقتصادی استفاده می کردند. نکته ی جالب توجه آن جاست که امروز نیز همان قوانینی بر پول حاکم است که شش هزار سال پیش جریان داشت؛ همان دورانی که بابلی های ثروتمند ترک تازی می کردند. آن ها اعتقاد داشتند پول ابزاری است که بر مبنای آن می توان موفقیت های مادی را سنجید و از بهترین موهبت های زمینی لذت برد؛ اما این وسیله ی موفقیت، تنها در اختیار آن هایی قرار می گیرد که چگونگی به دست آوردن و افزایش آن را درک کرده باشند. این افسانه ها درباره ی مردان ثروتمند بابل، جورج سمیوئل کلاسون (George S. Clason) 52 ساله را وسوسه کرد که در سال 1926 کتابی درباره ی آن ها بنویسد؛ گرچه مطمئناً خود او نیز هیچ گاه تصور نمی کرد وقتی کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon) را می نویسد، در حال انجام یک پیشگویی بزرگ است؛ چرا که درست سه سال بعد از انتشار این اثر، رکود بزرگ (Great Depression) در بازارهای مالی آمریکا و جهان اتفاق افتاد و ازآن پس تا زمان جنگ جهانی دوم، اقتصاد دنیا در یک شوک اقتصادی بزرگ فرورفت. شاید اگر خواننده های بیش تری کتاب او را خوانده بودند و توجه می کردند به آن بخش از کتاب که توصیه می کند مردم ثروت خود را با احتیاط سرمایه گذاری کنند و نگران نرخ سودهای بادآورده باشند؛ ثروت شان در بازارهای سهام دود نمی شد. یا اگر دولتمردان وقت آمریکا، توصیه های را او درباره ی سیاست های پولی خوانده بود، سیاست های انقباضی را در تابستان 1929 اجرا نمی کردند و 29 اکتبر آن سال به عنوان سه شنبه ی سیاه تاریخ ثبت نمی شد. اما پیشنهادهای جورج کلاسون چه بود؟

او در هر فصل از کتاب ثروتمندترین مرد بابل، قصه هایی را روایت می کند و در آن ها از زبان یک ثروتمند مشهور توصیه هایی برای پول دار شدن دارد. به عنوان مثال، آرکاد، پول دارترین مرد بابل تنها توصیه اش به مردمش این است که: «بخشی از کل درآمدی را که به دست می آورید، برای خودتان نگهدارید؛ مهم نیست که درآمدتان چقدر اندک است، اما توجه کنید که مقدار پس انداز نباید کمتر از یک دهم درآمد شما باشد.» به باور او، ثروت مانند درختی است که از یک دانه ی کوچک رشد می کند؛ بنابراین اولین سکه ای که پس انداز می کنید، دانه ای است که از آن درخت ثروت شما رشد خواهد کرد. هرچه زودتر این درخت را بکارید و بیش تر پرورشش دهید، زودتر و سریع تر رشد خواهد کرد. پیشنهاد بعدی مرد ثروتمند آن است که از محل پس انداز خود، سرمایه گذاری کنید؛ اما تنها با کسانی دراین باره همکاری کنید که شهرت شغلی شان متناسب با تجربه ی حرفه ای شان باشد. آخرین توصیه ی مرد ثروتمند آن است که تا زمانی که به یک ثروت قابل توجه نرسیده باشید؛ هرگز از درآمد و سود این پس انداز خرج نکنید. کتاب ثروتمندترین مرد بابل که با ترجمه ی فرزانه پورفرزین در انتشارات اختر منتشر شده، راه های کسب درآمد برای افراد فقیر، قانون های طلایی خلق ثروت و نقش شانس و اقبال را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.

افتخارات کتاب ثروتمندترین مرد بابل

• از پرفروش ترین کتاب ها در آمریکا
• حضور در فهرست کتاب هایی که زندگی تان را دگرگون خواهند کرد.

نکوداشت های کتاب ثروتمندترین مرد بابل

• این کتاب یک هدیه ی عالی برای یک دانش آموخته ی اقتصاد، یا هرکسی است که فکر می کند در دنیای کسب درآمد و سود گیج و سردرگم شده باشد. از طرفی حتی برای باتجربه ترین سرمایه گذاران هم یک کتاب فوق العاده و همچنان تازه است. (Los Angeles Times)
• در جوانی با کتاب کلاسیک جورج ساموئل کلاسون به نام ثروتمندترین مرد بابل برخورد کردم که در آن پیشنهادهای منطقی مالی را از طریق تمثیل های باستانی بیان کرده بود. این کتاب را به همه پیشنهاد می کنم. (Tony Robbins) اثر کلاسیک جاودان کلاسون. (Barnes & Noble)
• کتابی حیرت انگیز حتی برای باتجربه ترین سرمایه گذار. (لس آنجلس تایمز)
• سرشار از توصیه هایی آزموده شده درباره ی پس انداز کردن و سرمایه گذاری. (واشنگتن پست)
• این کتاب را به همه پیشنهاد می کنم. (آنتونی رابینز)

کتاب ثروتمندترین مرد بابل مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به کسانی که می خواهند نحوه ی منطقی کسب درآمد، سرمایه گذاری و خلق ثروت را بیاموزند، پیشنهاد می شود.

با جورج سمیوئل کلاسون بیش تر آشنا شویم

جورج سمیوئل کلاسون نویسنده و سرمایه گذار آمریکایی است که در سال 1874 در شهر لوئیزیانا به دنیا آمد و در سن 101 سالگی درگذشت. او تاجری موفق بود و اولین اطلس راه های آمریکای شمالی را منتشر کرد. اولین و بهترین کتاب او در زمینه ی اقتصادی، کتاب ثروتمندترین مرد بابل است که با گذشت 96 سال از انتشار، همچنان در کشورهای مختلف جهان تجدید چاپ می شود و کسانی مثل رابرت کیوساکی و دونالد ترامپ از آن الهام گرفته اند. از دیگر آثار او می توان به کتاب های «پیش به سوی طلا» و «کار درست خود را پیدا کنید» اشاره کرد.

جملات برگزیده کتاب ثروتمندترین مرد بابل

• جایی که اراده باشد، می توان راهی را پیدا کرد.
• یک احتیاط کوچک بهتر از یک پشیمانی بزرگ است.
• هرچقدر آدم گرسنه تر باشد، ذهنش دقیق تر کار می کند و نیز نسبت به بوی غذاها حساس تر می شود.

در بخشی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل می خوانیم

آرکاد با عصبانیت گفت: «اراده! چه مزخرفاتی. آیا شما فکر می کنید که اراده به انسان توانایی بلند کردن باری که یک شتر نمی تواند بلند کند را می دهد یا اینکه باری را روی زمین بکشد که حتی گاوهای نر هم نمی توانند آن را روی زمین بکشند؟ قدرت اراده چیزی نیست جز عزم راسخ برای انجام دادن وظیفه ای که تحقق آن را هدف خود قرار داده اید. اگر من برای خود وظیفه ای تعیین کنم، هرچقدر هم که ساده و پیش پاافتاده باشد، باید آن را به انجام برسانم؛ وگرنه چطور می توانم در انجام دادن کارهای مهم تر به خود اطمینان داشته باشم؟ آیا من باید به خودم بگویم، به مدت صد روز، در حین عبور از پل به سمت شهر، من یک سنگریزه از کناره جاده برمی دارم و به داخل نهر می اندازم؛ من این کار را هر روز انجام می دهم. اگر در روز هفتم از پل رد شوم و فراموش کنم سنگریزه ای را داخل رودخانه بیندازم، به خود نمی گویم که فردا دوتا سنگریزه به داخل رودخانه می اندازم، در عوض برمی گردم و سنگی را داخل آب می اندازم. روز بیستم هم به خودم نمی گویم که آرکاد، این کار بی فایده است. چه سودی دارد که هر روز یک سنگریزه را به رودخانه می اندازی؟ یک مشت سنگریزه را به داخل آب بینداز و خودت را راحت کن. هرگز نه این حرف را می زنم و نه این کار را می کنم. هنگامی که من وظیفه ای را برای خود تعیین می کنم، آن را به انجام می رسانم. بنابراین، مراقب هستم که با وظایف مشکل و غیرممکن شروع نکنم، زیرا دوست دارم اوقات فراغت هم داشته باشم».

سپس دوست دیگری گفت: «اگر هرآنچه که تو می گویی حقیقت داشته باشد، و همان طور که خودت هم گفته ای منطقی به نظر می رسد، پس کار خیلی ساده ای است و اگر همه آن را انجام دهند، در این صورت ثروت کافی برای همه وجود نخواهد داشت».